در بازارهای مالی، الگوهای زیادی وجود دارند که سیگنال‌های خرید و فروش را برای ما فراهم می‌کنند. الگوهای تحلیل فنی، از جمله “صلیب مرگ” نمادهایی از اختلافات و چالش‌های بی‌پایان در حرکت قیمتها هستند. این الگو به عنوان یک نشانه از تقویت قدرت فروشندگان در بازار تشخیص داده می‌شود و احتمال ایجاد یک روند نزولی قوی وجود دارد.
در این مقاله از وبلاگ فراچنج به این موضوع می‌پردازیم که الگوی صلیب مرگ چیست و چه معایب و مزایایی دارد؟ با ما همراه باشید تا با این الگوی تکنیکالی بیشتر آشنا شوید.
الگوی صلیب مرگ چیست؟
الگوی صلیب مرگ (Death Cross) یک الگوی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که از میانگین متحرک (MA) بهره می‌برد. این الگو زمانی ایجاد می‌شود که میانگین متحرک کوتاه‌مدت (مثلاً 50 روزه) میانگین متحرک بلندمدت (مثلاً 200 روزه) را به سمت پایین قطع کند. این تلاقی به عنوان یک سیگنال نمایانگر تغییر جهت بازار از صعودی به نزولی تلقی می‌شود.
پدیده صلیب مرگ معمولا نشان‌دهنده ضعف در بازار یا شروع یک روند نزولی است. تحلیل‌گران معتقدند که این الگو امکان دارد، نشان از افت قیمتها یا افت شدیدتری در آینده باشد. اهمیت این الگو به میزان حجم معاملات همراه با تشکیل آن، توسط تریدرها مورد توجه قرار می‌گیرد. اگر حجم معاملات در زمان تشکیل صلیب مرگ بالا باشد، این ممکن است نشانه قوی‌تری از تغییر جهت بازار باشد.
الگوی صلیب مرگ نشان دهنده چیست و چه تاثیری بر بازار مالی دارد؟
تقاطع مرگ یک الگوی تحلیلی است که معمولاً برای پیش‌بینی تغییرات در جهت بازار استفاده می‌شود. این الگو زمانی ایجاد می‌شود که میانگین متحرک کوتاه‌مدت یک مقداری کمتر از میانگین متحرک بلندمدت می‌شود، و این تغییر در نمودار قیمت به نظر می‌رسد که نشان‌دهنده ضعف بازار است.
مهمترین نکته در تحلیل تقاطع مرگ این است که اگر این تلاقی با میانگین متحرک 50 روزه اتفاق بیفتد، حرکت قیمت یا Price Action در یک دوره حدوداً بیش از دو ماه، نسبت به معمول، ناپایدارتر شده است. این موضوع به معامله‌گران یک نشان‌دهنده مهم در تحلیل فنی می‌تواند تبدیل شود.
نکته جالب دیگر این است که میانگین‌های متحرک در روزهای تعطیل نیز در نظر گرفته نمی‌شوند. این نکته مهمی است که باید در تحلیل ویژگی‌های بازار مد نظر قرار گیرد.
تحقیقات نشان می‌دهد که تقاطع مرگ در بازارهای نزولی شدید، مانند سال‌های 1929، 1938، 1974 و 2008، تأثیر قابل‌توجهی داشته است. این اظهارنظر نشان‌دهنده این است که تقاطع مرگ به‌عنوان یک شاخص احتمالی برای آغاز یک دوره نزولی قوی در بازار مطرح می‌شود.
بر اساس تحقیقات انجام‌شده توسط موسسه Fundstrat، شاخص S&P 500 یک سال پس از تقاطع مرگ در حدود دو سوم مواقع بهبود یافته بود. این نتایج نشان‌دهنده این است که تقاطع مرگ ممکن است یکی از نشانه‌های قدرتمند ترند صعودی باشد.
شواهد نیز نشان می‌دهد که تقاطع مرگ زمانی که بازار 20 درصد افت داشته باشد، سیگنال قوی‌تری ارائه می‌دهد. این امر به‌معنای این است که حرکت نزولی در بازارهای ضعیف ممکن است نشان‌دهنده شرایط بنیادی ناپایدارتر باشد. به عبارت دیگر، تقاطع مرگ می‌تواند از ضعف بازار در مواجه با چالش‌های بنیادی خبر بدهد.
صلیب مرگ با صلیب طلایی چه تفاوتی دارد؟
در ادامه تفاوت های بین صلیب طلایی و الگوی صلیب مرگ را مشاهده می‌کنیم:
جهت سیگنال:
صلیب طلایی (Golden Cross): ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود. این الگو رخ می‌دهد زمانی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت به سمت بالا عبور می‌کند.
صلیب مرگ (Death Cross): نشان‌دهنده یک سیگنال نزولی است، زمانی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت به سمت پایین عبور می‌کند.
تأثیر بر بازار:
صلیب طلایی: معمولاً به عنوان نشانه راه‌اندازی یک بازار صعودی در نظر گرفته می‌شود.
صلیب مرگ: به عنوان نشانه یک بازار نزولی تفسیر می‌شود.
تأیید با حجم معاملات:
هر دو الگو معمولاً با حجم معاملات بالا تأیید می‌شوند. حجم زیاد معاملات می‌تواند نشان‌دهنده قوت سیگنال باشد.
سایر شاخص‌های فنی:
برخی تحلیل‌گران ممکن است هنگام بررسی این الگوها، سایر شاخص‌های فنی را نیز در نظر بگیرند، از جمله واگرایی میانگین متحرک همگرا (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI).
محدودیت‌ها:
میانگین‌های متحرک به عنوان شاخص‌های عقب‌مانده محدودیت دارند و نهایتاً به عنوان تأییدی از تغییرات روند قبلی عمل می‌کنند، نه پیش‌بینی بازگشتی که هنوز در جریان است.
با درک این تفاوت‌ها، معامله‌گران می‌توانند از این الگوها در تحلیل تکنیکال بازارها بهره‌مند شوند.
چگونه با الگوی صلیب مرگ و صلیب طلایی معامله کنیم؟
ایده اصلی پشت الگوهای صلیب طلایی و صلیب مرگ به سادگی قابل فهم است و معمولاً معامله‌گران از نمایشگر MACD بهره‌می‌برند تا این الگوهای متقاطع را معامله کنند. زمانی که از صلیب طلایی معمولی و صلیب مرگ صحبت می‌کنیم، اغلب به نمودار روزانه مراجعه می‌کنیم. بنابراین، یک استراتژی ساده می‌تواند اقدام خرید در صلیب طلایی و فروش در صلیب مرگ باشد.
اما در مورد دوره‌های زمانی دیگر چطور؟ صلیب طلایی و صلیب مرگ در همان اندازه در هر دوره زمانی اتفاق می‌افتند و معامله‌گران می‌توانند از آنها بهره‌مند شوند. با این حال، همانند بسیاری از تکنیک‌های تجزیه و تحلیل نمودار، سیگنال‌ها در تایم فریم‌های بالاتر قوی‌تر از سیگنال‌های فریم‌های زمانی پایین‌تر هستند. یک صلیب طلایی ممکن است در بازه زمانی هفتگی اتفاق بیفتد در حالی که شما به صلیب مرگی که در بازه زمانی ساعتی رخ می‌دهد نگاه می‌کنید.
چیزی که بسیاری از معامله گران هنگام معامله صلیب‌های طلایی و صلیب‌های مرگ به دنبال آن هستند، حجم معاملات است. مانند سایر الگوهای نمودار، حجم می‌تواند ابزار قوی برای تایید باشد. به این ترتیب، هنگامی که یک افزایش حجم با سیگنال متقاطع همراه می‌شود، بسیاری از معامله‌گران از معتبر بودن سیگنال مطمئن‌تر خواهند بود.
هنگامی که یک تلاقی طلایی اتفاق می‌افتد، میانگین متحرک بلند مدت ممکن است به عنوان منطقه بالقوه حمایت در نظر گرفته شود. برعکس، هنگامی که تلاقی مرگ اتفاق می‌افتد،ممکن است به عنوان یک منطقه مقاومت بالقوه در نظر گرفته شود. سیگنال‌های متقاطع نیز ممکن است با سیگنال‌های سایر نشانگرهای فنی برای جستجوی تلاقی بررسی شوند. معامله‌گران تلاقی سیگنال‌ها و اندیکاتورهای متعدد را در یک استراتژی تجاری ترکیب می‌کنند تا سیگنال‌های تجاری را قابل اعتمادتر کنند.
کلام پایانی:
هیچ معیار تکنیکالی وجود ندارد که بتواند آینده را پیش‌بینی کند. تمام این ابزارها داده‌های تاریخی را نمایش می‌دهند و محاسبات آنها بر پای تحلیل داده‌های گذشته صورت می‌گیرد که جنبه‌ای پیشگویانه ندارد. از این‌رو، نتایج حاصل از آنها از کمال و ایده‌آل‌ها فاصله دارد. صلیب طلایی و صلیب مرگ هر دو معیار تکنیکال مهمی هستند که می‌توانید از آنها در استراتژی‌های ترید خود استفاده کنید. مشابه با بسیاری از معیارهای دیگر، این‌ها نیز دچار تأخیر می‌شوند و ممکن است به سیگنال‌های زودهنگام، دیرهنگام یا قلابی تبدیل شوند. بسیاری از معامله‌گران از میانگین متحرک 50 روزه و میانگین متحرک 200 روزه برای شناسایی این الگوهای متقاطع استفاده می‌کنند، اما مفهوم و الگوی عمومی با هر طول دوره‌ی زمانی قابل استفاده است.
نظرات کاربران